۳۰آبان
به نام خدای مردونگی، خدای خودمون
بعد از قرارداد ترکمان چای بود، اتباع دولت روسیه از هر مجازاتی تو خاک ایران در امان بودن. روس ها می تونستن هر نوع رفتار تحقیرآمیز و زشتی رو با مردم کوچه و بازار انجام بدن و کسی هم جلودارشون نباشه! حتی اگه اون فرد، کالسکه چی سفارت روس باشه.کالسکه چی گردن کلفت به راحتی مردم رو زیر بار شلاق میگرفت و به کوچیک و بزرگ رحم نمیکرد. از کسبه سرچشمه تهران باج میگرفت و خرج زندگیشو با زورگیری از اونا تأمین می کرد.
خبر به گوش پهلوون رسید.
چند روز بعد مردم پهلوونو جلوی در سفارتخونه،
در حال کشیک دادن، می بینن. منتظر کالسکه چی
بود. وقتی از سفارتخونه اومد بیرون، کالسکه شو نگه داشت، کالسکه
چی متعجب و حیرون وقتی دوزاریش افتاد اوضاع از چه قراره، شروع می کنه به
داد و بیداد و بعدشم حمله به سمت پهلوون. و
حمله همانا و یه گوشمالی حسابی از طرف پهلوون
هم همان! آخر کار هم وقتی کالسکه چی از درد
ضجه میزد پهلوون بهش هشدار میده که: به مولام
علی(ع) قسم، اگر یه بار دیگه به ناموس مردم نگاه چپ کنی، یا بشنوم از کسی باج سبیل
خواستی، اگر مرغ هوا شده باشی یا ماهی دریا، گیرت میارم و زنده زنده، کبابت میکنم!
میگن بعد از این ماجرا کسی کالسکه
چی رو دیگه دور و اطراف سفارت روسیه ندید!
مردی یعنی؛
پهلوون رزاز، سید حسن شجاعت
۹۴/۰۸/۳۰
ای کاش....